دلو می بره کربُبلا (3)
یاد امام و شهدا
دلو می بره کربُبلا (3)
می گم بابا
این که علم تو دستشه
صبح دوکوهه مستشه
این که جلو تر از همس
روی لباش یه زمزمه س
بگو کیه بگو کیه
این رفیقم که می بینی
میون داره هیئتا بود
با صفا بود
بی ریا بود
از اون ابالفضلیا بود (2)
یه شب تویه میدون مین آخر به آرزوش رسید (2)
ترکشای خمپاره ها هر دوتا دستاشو برید (2)
این رفیقم غلامعلی روضه خونه نوحه خونه
وقتی دله بابات می گیره شعرای اونو می خونه
شعرای اونو می خونه
قربونه کبوترای حرمت (2)
8
قربونه این همه لطف و کرمت (2)
آخرش حاجتمو من می گیرم (2)
آخرش به عشقه مولام می میرم (2)
السلطان ابالحسن ( ذکر3)